hamedanestan همدانستان
شاید این مطالب برایتان مفید باشد
بسیاری از اقدامات فردی و جمعی مردم ریشه در هویت آنها دارد. هویتی که در یک نظام خانوادگی و در سطح بالاتر یک جامعه شکل گرفته است. این هویت خود برآمده از یک روایت است از هرآنچه که ما در آن یا با آن زندگی می‌کنیم.
شهر، به عنوان یک واحد فرهنگی- اجتماعی و نه یک مکان جغرافیایی، نقش پررنگی در هویت‌سازی شهروندان دارد. شهر روایتی از خصوصیات جمعی وفردی شهروندان را می‌سازد. اینکه شهروندان شهری را خسیس یا دست‌ودل‌باز، تنبل یا سخت‌کوش، مهمان‌نواز و… می‌دانیم ناشی از هویتی است که شهر برای آنها شکل داده است با آنکه اینها یک خصوصیت فردی است.
شهر، یک روایت از خود ارایه می‌دهد و شهروندان از بدو زندگی در سپهر اجتماعی آن شهر، در نسبت خود با آن روایت، رفتار خود را تنظیم می‌کنند.
حال سوال بزرگ آن است که روایت همدان از خود چیست؟
شهری که تاریخ کهنی دارد حتما از هویت‌منسجمی هم برخوردار است اما واقعا اینگونه است؟ به نظر می‌رسد به واسطه تغییرات جمعیتی، مهاجرت، ارتباطات گسترده و… هویت همدان با چالش مواجه شده است و این مسئله یعنی شکاف بین شهروندان و عدم همبستگی فکری و عملی نسبت به محیط پیرامون به ویژه خود شهر همدان است.
مجموعه‌های فرهنگی دولتی و غیردولتی فراوانی در همدان مشغول به کار هستند اما تا چه اندازه نسبت به این مسئله فکر کرده‌اند که با یکدیگر هویت همدان را بازسازی کنند؟
یک نیاز اساسی امروز در همدان، روایتی است که باید بیان شود. روایت از جایگاه همدان و همدانی در تاریخ، فرهنگ و اجتماع ایران و حتی جهان که به رفتارهای اجتماعی و فردی شکل دهد. این روایت، از یکسو تجربه‌ها، وقایع و رخدادها را به هم ارتباط می‌دهد و برای آن معنی می‌سازد و از سوی دیگر ارزش‌ها و رفتارها را معنی می‌بخشد.
ما نیاز داریم برای هویت همدانی خود، روایت جدیدی ایجاد کنیم برای آن، زمان‌ها، مکان‌ها، وقایع، رخدادها و رفتارهایی مشخص تعریف شود. قاعدتا این هویت همدانی خارج از هویت کلان ایرانی و اسلامی نیست.
نهادهای فرهنگی از جمله معاون فرهنگی شهرداری همدان، حوزه هنری، سازمان تبلیغات، اداره ارشاد، سپاه، بسیج و هزار و یک گروه فرهنگی همدان باید در کنار هم پروژه روایت همدان را پیش ببرند. همه اقدامات نهادها و افراد زمانی نتیجه می‌دهد که براساس یک روایت باشد.
اینکه همدانی‌ها، به همدانی بودن خود افتخار کنند و این همدانی بودن موجب اقدامات خاص و ارزنده باشد، مدیون آن است که روایتی از همدان وجود داشته باشد تا به رفتارها معنی دهد.
رسانه‌ها نیز نقش بی‌بدیلی در این روایت‌گری دارند. سنت‌های قبل را احیا می‌کنند. رفتارهای بد را نفی و اقدامات مثبت را تشویق می‌نمایند و… همه قوام بخش یک روایت است.
اگر قرار است همدان پیشرفت کند راهی جز انسجام و همدلی ندارد و این انسجام و همدلی با هویت مشترک ایجاد می‌شود. نهادهای فرهنگی باید هویت همدانی را بازمعماری کنند. هویتی که بخشی از هویت تمدن ساز ایرانی-اسلامی است اما با قرائتی از تاریخ و جغرافیای همدان.
این مسئله آنچنان مهم است که می‌توان گفت همه افراد و نهادها در آن مسئولیت دارند. باید روزها، وقایع، انگاره‌ها، سازه‌ها و… همه برای همدانی‌ها معنی داشته باشد. بخشی در سنت ما وجود دارد که باید احیا و تقویت شود و بخشی باید ساخته شود.
اگر می‌خواهیم کشوری توسعه‌یافته داشته باشیم باید قبل از آن شهرها و روستاها پیشرو داشته باشیم و شهر پیشرو نتیجه شهروندانی منسجم و آرمانگراست.
