انتفاضه، واژهای عربی است که از ریشه «نفض» به معنای جنبش، لرزش، انقلاب، غبارروبی، قیام علیه رخوت و رکود پیش از انقلاب و حرکت همراه با نیرو و شتاب میباشد. اما بیشتر وقتی انتفاضه بکار می رود منظور یک حرکت مردمی خیابانی و تمرد و نافرمانی مدنی است که میتواند صلحجویانه باشد و یا حتی همراه با خشونت. ویژگی اصلی تمایز انتفاضه از مترادفهایش (یعنی ثوره) یک خیزش مردمی و خیابانی است.
تاکنون به اتفاقی که در فلسطین به شورشهایی که از دل مردم جوشیده است و تقابل مردم با نیروهای نظامی اسرائیلی بوده لفظ انتفاضه برایش انتخاب کردهاند و به این نامها مشهور شدهاند. در فلسطین حداقل 2 انتفاضه داشتهایم و برخی برای اتفاقات سال 2015 تا 2016 هم انتفاضه بکار میبرند. ویژگی هر 3 تای آنها خروش مردمی بدون سازماندهی جریانی یا مدیریت ابتدایی تشکل ها و گروه های مدنی یا نظامی است.
حال آیا میتوان تحولات 2022 و بالاخص دو ماه اخیر را انتفاضه نامید؟ برای این سوال یک مروری بر دو انتفاضه و تحولات سال 2015 خواهیم داشت:
انتفاضه اول، سنگ
در سالهای 1978 و 2000، شاهد دو انتفاضه بودیم: انتفاضه نخست که به انتفاضه سنگ مشهور شد، در دورانی رخ داد که فلسطینیان در دورانی سخت و ناامید از کشورهای عربی به سر میبردند و زمزمههای صلح اعراب و رژیم صهیونیستی به گوش میرسید. این انتفاضه به دلیل اشتباه رهبران فلسطینی و یاسر عرفات در پایان به پیمان اسلو ختم شد؛ پیمانی که شاید در آن برهه برخی یک پیروزی میدانستند، اما گذر زمان نشان داد که رژیم صهیونیستی بر هیچکدام از وعدههایش مبنی بر عقبنشینی از کرانه باختری و غزه عمل نکرد. انتفاضه نخست در حقیقت یک بیداری بود که با ورود گروههای مقاومت حماس و جهاد اسلامی به سمت نظامی شدن هم سوق پیدا کرد و عملیاتهای شهادتطلبانه به یک معضل جدی رژیم صهیونیستی تبدیل شد. انتفاضه نخست را میتوان ناشی از درک لزوم نبرد از دورن و عدم نگاه به بیرون از سوی فلسطینیها و رشد گروههای جهادی در فلسطین دانست.
انتفاضه دوم، مسجد الاقصی
انتفاضهی دوم هم در سال 2000 با ورود آریل شارون به مسجدالاقصی جرقه خورد. برای این میگویم جرقه که این تنها یک جرقهای بود که باروت انباشته شده در میان مردم فلسطین را به آتش کشاند. با اینکه سالها از پیمان اسلو میگذشت، اما مردم فلسطین مذاکرات را نهتنها موجب آزادی خود ندیدند بلکه تنها شاهد افزایش قدرت رژیم صهیونیستی بودند. انتفاضه دوم بسیار گستردهتر از انتفاضه نخست بود و با خشونت سربازان رژیم صهیونیستی هم همراه شد. در این انتفاضه بیش از 4000 فلسطینی شهید شدند و 1000 صهیونیست هم طی عملیات شهادتطلبانه یا نظامی کشته شدند. این انتفاضه در سال 2005 با اجلاس شرمالشیخ به پایان رسید و نتیجه آن تثبیت جایگاه محمود عباس و تشکیلات خودگردان بود.
تحولات و عملیات های 2015
آنچه برخی انتفاضه سوم می نامند، به اتفاقات سال 2015 برمیگردد که با عملیات مسلحانه مهند حلبی یک نوجوان فلسطینی در قدس جرقه خورد. در 100 روز نخست این تحولات (که بیشترین حجم پویایی را داشت) طبق گزارش مرکز دیدهبان حقوق بشر اروپا- مدیترانه، از ابتدای اکتبر 2015 (آغاز انتفاضه) تا هشتم ژانویه 2016، 150 فلسطینی به شهادت رسیدند که در بین آنها 27 کودک و هفت زن وجود داشت و رژیم صهیونیستی آن زمان پیکر 27 شهید از جمله یک زن را نزد خود نگه داشت. تعداد مجروحان 15759 اعلام شد که 92 تن دچار جراحت شدید شده بودند؛ در بین مجروحان 58 روزنامهنگار و 193 امدادگر نیز وجود داشت. همچنین 27 صهیونیست در آن صد روز نیز کشته و 385 نفر زخمی شدند که 352 نفر آنها جراحت کم و 33 تن جراحت شدید برداشتهبودند. تعداد کشتهها برای رژیم صهیونیستی بسیار شوکآور بود. اتفاقات سال 2015 یک اتفاق غیرقابل پیشبینی نبود و پس از جنگ 51روزه، جرقههای آن دیده میشد که هشدار بسیاری از کارشناسان صهیونیستی مبنی بر آغاز قریبالوقوع انتفاضهای جدید را به دنبال داشت. پس از هشدارهای متعدد کارشناسان عبری پس از جنگ 51روزه، شائول موفاز وزیر اسبق جنگ رژیم صهیونیستی و رئیس حزب کادیما در اکتبر 2014 در مورد وقوع انتفاضه سوم در قدس اشغالی به تلآویو هشدار داده بودند.
اتفاقا اخیر را هم انتفاضه بنامیم؟
ابتدا برای تعریف انتفاضه به یک تفاهم برسیم؛ انتفاضه اصطلاحی است بسیار گسترده و حتی برخی برای آن در فلسطین نمونههای زیادی ذکر میکنند. نمونه هایی که بعضا تمام شرایط یک انتفاضه از خودجوشی، تداوم، مخالفت مدنی و بعضا خشونت را هم با خود دارند:
1. رویارویی و تقابل مستمر و هدفمند رسانه ای در برخی اتفاقات و مکان ها( مثل شیخ جراح) 2. اعتصاب غذای اسرا که چند سالی است تداوم دارد که یک همراهی خوبی در جهان عرب و حامیان فلسطینی ها ایجاد کرده و به یک فشار جدی علیه اسرائیل تبدیل شده است 3. عملیات های فردی است که نوعی واکنش در مقابل بدتر شدن شرایط و احساس تحقیر است. 4. گسترش روزافزون افراد مسلح، وابستگی های تشکیلاتی و جریانها در کرانه باختری و تلاش اسرائیل برای کنترل آنها به روش های مختلف از جمله دیوار حائل 5. راه پیمایی های بازگشت سال 2018 که حدود یک سال تمام هر هفته تکرار شد 6. راه پیمایی های هفتگی عمومی و مردمی در اعتراضات به جریان ها یا تلاش برای پس گرفتن پیکر شهدا و …..[1]
دوباره برگردیم به سوال اول! تحولات دو ماه اخیر یا کمی به عقب تر برگردیم، از سال 2022 به این سو آینده در انتفاضه در فلسطین در جریان است؟
به طور مثال تنها در فاصله 18 روز در چهارمین ماه میلادی 2022، 4 عملیات از سوی فلسطینی ها از جنوب(بئرالسبع نقب) تا شمال ( تل آویو) رخ داد که در سال های اخیر این حجم از عملیات در کنار تعداد تلفات جانی صهیونیست ها (14 نفر) یک امر کاملا بی سابقه ای است. عملیات اول در بئرالسبع4 نفر، عملیات دوم در الخضیره 2 نظامی، عملیات سوم در بنی براک تل آویو 5 نفر و در عملیات چهارم و آخر در خیابان دیزنکوف 3 نفر به هلاکت رسیدند. این عملیات ها از منظر جریان های مجری عملیات و مناطقی هم که عملیاتها رخ داد، کاملا ویژگی های یک انتفاضه را با خود همراه دارد. عملیات بئرالسبع، از سوی فردی اجرایی شد که هیچ وابستگی جریانی یا تشکیلاتی میان او با جریان های فلسطینی پیدا نشد. نه نهادهای اطلاعاتی اسرائیلی ادعایی را مطرح کردند و نه گروه های مقاومتی مسئولیت حمله را بر عهده گرفتند.
پس از عملیات دوم که در الخضیره انجام شد تصاویری از 2 نفر از سوی اعماق، رسانه داعش منتشر شد که در حال شعار دادن، پرچم داعش در پشت سرشان نمایان بود و داعش مسئولیت عملیات را بر عهده گرفت. هرچند روزنامه یدیعوت آحارنوت چند روز بعد از عملیات در گزارشی به نقل از منابع اطلاعاتی نوشت نتایج تحقیقات نشان می دهد عملیات در الخضیره سازمانی نبوده و دو فرد علی رغم داشتن ارتباطاتی با داعش، خودسرانه عملیات را طراحی و اجرا کرده اند.
عملیات سوم در محله بنی براک تل آویو از سوی جوانی اهل جنین رخ داد؛ ضیاء حمارشه، هم سابقه اسارت در زندان های اسرائیلی و هم عضویت گردان های کتائب الاقصی را در سابقه خود داشته است؛ گردان هایی که برآمده از طیفی درون جنبش فتح پس از انتفاضه دوم در سال 2000 است. کتائب الاقصی پس از عملیات، مسئولیت این اتفاق را رسما بر عهده گرفت. و عملیات آخر که در محله توریستی و اقتصادی دیزنکوف تل آویو به وقوع پیوست، از سوی جوانی به نام رعد عضو گردان های نظامی جنین وابسته به جهاد اسلامی فلسطین رخ داد. حالا با مرور مرجعیت تشکیلاتی و فکری 4 عملیات مختلف در 18 روز نشان می دهد، شعله ور شدن آتش تنها نمی تواند متاثر از یک تصمیم جریان یا حتی چند تشکیلات نزدیک به هم مقاومت باشد.
عملیات ها و فضای رخ داده در قدس همگی نشان از یک پویایی اجتماعی، تحرکات و اقدامات وسیع حتی مسلحانه ای را هم شاهد هستیم، اما با همه این ها، گستردگی جامعه درگیر به این تحولات هیچ قابل مقایسه با انتفاضه اول و دوم فلسطین نیست.
شاید بهتر باشد برای رهایی از دو گانه انتفاضه یا غیر انتفاضه بودن اتفاقات سال های 2015 و 2022، بیداری جامعه یا فوران خشم نسلی، را از انتفاضه جدا کنیم. اتفاقات ماه های اخیر را می توان یک بیداری یا حتی یک تصمیم به اقدامِ متاثر از احساس خشم، یا احساس تکلیف یا فوران ناشی از سرخوردگی نامید؛ اما گستردگی اجتماعی آن در حدی نیست که بتوان آن را انتفاضه نامید. بهتر است زین پس انتفاضه را به خروش گسترده اجتماعی اطلاق کنیم تا هر تحولی را انتفاضه ای از جامعه فلسطینی برداشت نکنیم./ محسن فائضی؛ کارشناس و پژوهشگر مسائل فلسطین